آقای سه نقطه

نظرات گرانبهای یک سه نقطه ای متفکر


number 233

من باب مشاوره رفتن و صحبت با یه مشاور که تقریبا قریب به اتفاق تون بهش اشاره کرده بودید باید بگم که هم من و هم همسرم هر دو در طول حدودا یکسال گذشته مشاوره رفتیم.

یعنی قبل از اینکه ازدواج کنیم هر کدوم با مشاورهای خودمون در ارتباط بودیم و بعد از ازدواج من هم پیش مشاور ایشون رفتم.

یه حرفی که من چندباری در مواقع بحث کردن هامون بهش میگفتم این بود که؛ ازدواج ما از اولش هم اشتباه بود.

این حرف برای خود من به شخصه سنگین بود چرا که ما با عشق و البته آشنایی چندین ماهه ازدواج کردیم و تقریبا از این بابت که خوشبخت خواهیم بود مطمئن بودیم.

اما اشتباهی که ما کرده بودیم این بود که حتی با وجود مشاوره رفتن هامون تقریبا خط مشی زندگی آینده مون رو روشن نکرده بودیم، یعنی نه به صورت قاطع در مورد رفت و آمدهای خانوادگی صحبت کرده بودیم، نه در مورد مسائل کاری و محل کارمون و نه در مورد مسائل مالی.

تمام مباحثی که بعدها پیش اومد هم تقریبا حول همین محور بود. 

در طی حدود 6 ماه قبل از ازدواج و حدود چند ماه بعد از ازدواج تمام ذهنیت من و ایشون نسبت به مسائل مالی یک ذهنیت کاملا مشترک برای پیشرفت در زندگی بود، اما از یه مقطعی به بعد با توجه به ترسی که در من به وجود اومد و بعدها احتمالا ترسی که در ایشون به وجود اومد که شاید این زندگی سرانجامی نداشته باشه، مسائل مالی بین مون به یک چالش جدی بدل شد.
ترسی که در من به وجود اومد به خاطر یک جلسه مشاوره رفتنی بود که دوتایی پیش مشاوری غیر از همیشگی رفتیم و اون مشاور جمله ای گفت که عینا همینجا نقل قول میکنم:
از خشمی که در پس زمینه ی ذهن همسرت میبینم و با توجه به حرف هایی که میزنه این دور از انتظار نیست که با تقی به توقی خوردن مهریه ش رو اجرا بزاره و هر چیزی رو که سال ها براش زحمت کشیدی در ثانیه ازت بگیره و اینم بِدون، جدا شدن از همچین آدمی خیلی سخته چون تا قرون آخر ناهار و شام هایی که خونه شون خوردی رو هم ازت میگیره و ... .

همین صحبتا باعث شد، زندگی ای که هر کسی حسرت ش رو میخورد دچار چالش هایی بشه که هر کدومشون نیازمند تلاش ده ها نفر بود به طوری که من برای اینکه خونه ی پدر خانومم چیزی نخورم، بهونه ی دل درد، بهونه ی رژیم و هزار تا بهونه ی دیگه بگیرم در حالی که همسرم میدونست من قبل از ازدواج ممکن بود حتی سفره رو هم گاز بزنم بخورم :(
خلاصه، یک جلسه مشاوره رفتن پیش آدم اشتباهی میتونه زندگی رو تا مرز جدایی و چه بسا آدما رو دچار تروما کنه :(

سلام

مشکلات شما به جوری شده که نظر دادن و راهنمایی کردن سخت شده. 

ولی یه تجربه اینه که باید مثل اسب سواری ، مسلط به سواری باشی در عین اینکه یه نفر هم ترکت نشسته . باید اسب زندگی رو خوب و با قدرت نه زور و با تدبیر مدیریت کنی. و نذاری مهارش از دستت در بره .

این شعر را هر ساعت ملکه ذهنت کن و با خودت تکرار کن 

چرخ بر هم زنم ار جز به مرادم گردد 

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک 

یاعلی

وقتی ازدواج میکنی بعد از یه مدت چشمت به واقعیت هایی باز میشه که تا قبل از اون هیچ خبری ازشون نبود.
یه اتفاق بزک شده که کم کم نیاز به دست کشیدن و تکوندن خاک های نشسته روش رو داره

مطالب پست شده ی شما رو خوندم

یک لحظه مطلبی رو که بهتون میگم رو تصور کنید

تصور کنید سوئیچ ماشین تون دستتون هست و داخل خونه دارید راه می رید

در آن واحد برق میره و سوئیچ ماشین تون از دستتون می افته و شما هر چی میگردید پیداش نمی کنید.

بیرون رو نگاه میکنید و میبینید چراغ های کوچه روشن هستن و میرید جایی که روشن هست و دنبال سوئیچ ماشین تون می گردید

همسایه تون میاد و اون هم بهتون کمک میکنه تا سوئیچ رو پیدا کنید و بعد ازتون می پرسه سوئیچ رو کجا گم کردید؟

شما میگید داخل خونه

و همسایه میگه: سوئیچ رو داخل خونه گم کردی و اینجا داری دنبالش می گردی؟

و ما میگیم اینجا روشن بود و اونجا تاریک به همین خاطر دارم اینجا رو میگردم

این دقیقا اوضاع و احوال زندگی همه ی ماست وقتی مشکلی داریم.

یعنی وقتی میتونیم مشکلات مون رو خودمون با هم حل کنیم دست به دامن مشاور میشیم در صورتی که بیشتر مشاورها به دلیل برخورد با هزاران کیس مشکل دار خودشون هم مشکل دار شدن.

گاهی اوقات مشکلاتمون رو نمیتونیم حل کنیم، یعنی نه که نتونیم، نمیخوایم

بابا با حرف یه مشاور که نمیشه تصمیم صد درصدی گرفت

پست هات و چیزایی که تعریف میکنی منو یاد فیلم آتش بس میندازه، هرچی که باشه از اونا که بدتر نیستین دیگه

گاهی فکر میکم شاید بد نباشه از آقای اینجانب کمک بگیری و نظرشونو بپرسی گاهی ایده های جالب و دور از انتظاری میدن 😁

آقای اینجانب؟ آدرس وبلاگشونو کاش میزاشتید
چند روز قبل از همه ی اتفاقات گفته بودم بهش آتش بس ولی خب ...

این کلیپ رو همین الان دیدم یاد شما و مشاورتون افتادم

https://www.uplooder.net//files/403b48ec046531455ab21c258ac6a1b7/3101226955050482239.mp4.html

از روش بخند تا دنیا به روت بخنده استفاده کرد :دی

اینجا شش سال پیش گفته بودی

number 146

 باید تلاش کنم الان فکر کن همون شش سال قبله

من همیشه تا تهش تلاشمو کردم
مثل یه پونگسان

اگه وقت و حوصله به نظرم حتما کتاب ثروتمندترین مرد بابل رو بخون 

تقریبا میتونه دقدقه های ذهنیت رو درباره مسائل مالی بر طرف کنه

دغدغه ای در رابطه با مسائل مالی ندارم
از دیجیکالا سفارش دادم هنوز نرسیده، میخونم مرسی :)

Terrific article! This is the type of info that should be
shared around the internet. Shame on Google for no longer positioning this publish upper!
Come on over and seek advice from my site . Thank you

 

هوم

یه درسی رو همه ی مشاورها خوندن با همون علم شون مشاوره میدن

 

بعضی ها مراجعه کننده ی بیشتری داشتن توصیه های بهتری میکنن بعضی ها کمتر داشتن نمیتونن خوب راهنماییی کنن

 

مشاورها بیشترشون حرفهای زن و شوهر رو مثل ادمایی سخن چین میبرن پیش زن و شوهر میگن و اتیش به پا میکنن

مثلا به شوهر میگن زنت اینطوری گفت به زن میگن شوهرت اونطوری گفت و فکر میکنن مثلا کار خوبی میکنن

میدونی چی میگم؟نمیان چیزی رو درست کنن بیشتر میخوان خودشون رو خوب جلوه بدن که باز هم بری پیششون و پول ازت بگیرن و کاسبی کنن به جای اینکه همدرد باشن بازاری میشن واسه ادم

دیگه زندگی خرج داره اگر همه زندگی ها اوکی باشه کی میره مشاوره؟
دوشنبه ۱۲ تیر ۰۲ , ۰۹:۲۲ خانم خوشبخت خانم خوشبخت

منم نفهمیدم که از چی مسائل مالی هردوتون ترسیدید؟

یا پولدارید که میرید مرتب پیش مشاوره، که دراینصورت مسائل مالی مهم نیست،

یا پول ندارید و درنتیجه نمیتونید ساعتی خداتومن پول بدید به مشاور ها.

 

چرا اونقدر مهریه کردی که از اینکه بخواد مهریه  رو بگیره بترسی؟

بعد هم تو ترسیدی که بخواد مهریه اش رو بگیره زودتر خواستی جدا بشی؟ اینطور که حتما باید مهریه بدی.

 

من واقعا نفهمیدم دقیقا چی شده، 

اما این اختلاف نظرها تو همه زندگی ها هست،

باید توانایی نادیده گرفتنشون رو داشته باشید.

 

مثلا درمورد اینکه گفته که پول نهاروشامی که خوردی رو ازت میگیرن و شما دیگه اونجا چیزی نخوردی،

این چه حرکتیه:/

اونا اگه بهت تعارف نمیکردن و بی احترامی میکردن ی چیزی.

من جای شما بودم میرفتم اونجا و اونطور که راحت بودم سفره رو گاز میزدم،

بعد هم اگه میگفتن پول نهاروشام رو بده، میگفتم میخواستید دعوتم نکنید:/

والا.

 

قهر میکنید سریع؟؟؟:/

 

 

اگه بینتون عشق بوده حیف که بخاطر این مسائل میخواید از هم جدا بشید.

نه اونقدرام پولدار نیستم
بعدشم مگه مهریه ترس داره؟
منظور مشاور این بود که همسرت به جدایی از الان داره فکر میکنه و اول زندگی داره آخرشو در نظر میگیره

تقریبا درصد بالایی از مشکلات جوونایی که تازه ازدواج کردن برمیگرده به مهارت نداشتن شون در همسرداری 

موضوع اینجا که خیلیامون فکر میکنن که دیگه ازدواج کردن همه چیز تمومه

مثل برنامه کودک ها و فیلم های بچگی که همه چیز به خوبی و خوشی پیش میره و ازدواج میکنن

منتها بعد از قصه رو نشون نمیدن

حقیقت اینه که همینطور که شما تو دوران مدرسه یا محل کار هر روز تلاش کردی نمره خوب بگیری

زندگی زناشویی هم همینطوره

زندگی مثل یک گیاه هست نیاز به مراقبت همیشگی داره اینطوری نیست که یه موقع بدستش بیاری و دیگه تمام

زحمت داره هر روز و هر روز و هر روز

اختلافات زناشویی مثل افت برای گیاه میمونه که اسیب میزنه به رابطه

باید تا دیر نشده هر اختلافی رو حل کرد حالا با مشاور یا بی مشاور ولی نه با هر مشاوری

بله، ممنونم :)
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

حیرانم از این مشاورهای مردم فریب .......

من دقیقا درگیر و دار کنکور و ازدواجم با همچین مشاوری برخورد داشتم که با مشاوره ی غلط و نابهنگام کنکورم و ازدواجم رو بهم زد 😫😫

خدارو شاکرم حداقل تونستم خوده رمین خوردم رو پیدا کنم * ***** ** **** * ******* * ** **** *** *** ** ***** *** * **** **** ***** **** *** ****** **** * زندگی خوبی هم دارم بی مشکل نیست ولی زندگی خوبی دارم

خداروشکر که زندگی تون خوب هست.

من کماکان در مورد مشاور گارد دارم و اولویتم گفتگوی بین طرفینِ، مشکلات بیشتر از حرفهای نزده و سؤ تفاهم ها بوجود میاد

به هر حال برای حل یه مشکل راه حل های مختلفی وجود داره

این کاملا طبیعی بوده اگر شما هردوتون ترسیدین شاید الانم هنوز این ترس وجود داشته باشه و بدتر هم شده باشه ولی این ترس کاملا بی مورد هست به هر حال وقتی دو نفر ازدواج میکنن پول من و تو نداره

اون مشاور هم اشتباه کرده چنان ترسی تو وجودت انداخته که نتونی حتی خونه ی خانومت چیزی رو درست بخوری یا اینکه قدم نهایی برای هر زندگی که جدایی هست رو بیاره در ابتدای مسیر زندگی بهت نشون بده

اگر در طول این یکسالی که میگی با بقیه مشورت میکردین در مورد اتفاقای که در رابطه تون میافتاده بهتر میتونستید اکت نشون بدین از خودتون و کار به اینجا نمیرسید

کاش در لحظات بحرانی زندگی ساعت برنارد بود که همه چیز رو متوقف می کرد

روی این مشاور من خیلی حساب باز میکردم و حس میکردم کارش درسته
ولی خب ...

در مشاوره هیچ قطعیتی وجود نداره 😒

حالا با چه علمی مشاور این حرف ها رو زده نمیدونم ولی گفتید یک جلسه مشاوره رفتید با این مشاور و اینطور قطعی حرف زده که نشون میده از صلاحیت لازم برخوردار نیست 🥵🤢🥵🥵

هرکسی اگر جای شما بود همین عکس العمل رو نشون میداد چه بسا بدتر از این ها 

اگر خیلی از این موضوع نگذشته میتونید به نظام روان شناسی مراجعه کنید و جلوی اتفاقات ناگوار دیگه ای که ممکنه رقم بزنه این مشاور رو لگیرید 😑😑 تا دیگه نسخه های این شکلی نپیچه

ازدواج یعنی یکی شدن در عین جدا بودن 

گره کور بعضیی مشاوره دهنده ها رو با دندون هم نمیشه وا کرد

 

منم قبل از ازدواج دقیقا تصورم از ازدواج یکی شدن بود
خیلی وقته از جلسه ی مشاوره میگذره

گفت: از خشمی که در پس زمینه ذهن همسرت میبینم...

 

ینی با همسرتون صحبت کرده بوده؟؟

 

پس میشه اینطور در نظر گرفت که شایدم واقعا درست گفته بوده و شمای عاشق اول زندگی، نمیتونید ببینید 

شاید با اون حرف جلوی اتفاق بدتری رو گرفته.

 

فرض کنید فرزندی بود و بعدهاااا به این نتیجه میرسین که مشاور درست میگفت.. این بدتر نبود؟؟ یا باید با همون شرایط کنار میومدین و  میساختین با هم و یا زندگی نفر سومی رو هم خراب میکردین...

 

بله اول جلسه دو نفره بودش بعدش یه مدت کوتاهی جلسه به صورت تکی

يكشنبه ۱۱ تیر ۰۲ , ۲۳:۳۴ هیئت حسینی خور

منم بودم با این مشاوه ای که داده میترسیدم

خداوند ان شاءالله جواب این راهنمایی کردنش رو بده یا در این دنیا یا در آخرت

چی بگم والا

مشاوره؟

در زندگی زناشویی هیچ راه حلی بهتر از گفتگو و تعیین وظایف و تشخیص مشکلات و تثبیت راهکارهای منطقی و عقلانی، نیست.

در اول متن هم گفتم که ایراد کار ما قاطعانه صحبت نکردن در مورد مسائل مختلف بود

قطعا مشاور بیخود خیلی زیاده من تمام مدت که پیشنهاد مشاور دادم تاوید کردم مشاور خوب

 

من در طول زندگیم۴تا مشاور رفتم سه تاش حالمو بدتر کرد انگار انگشتشو تو زخمت فشار میده میگه درد داره مه؟

اما مشاور چهارم همه رو شست برد ارومم کرد بدون اینکه برا تصمیم بگیره. برعکس اون با سوالاتش باعث شد خودم بفهمم چی میخوام. و همه حرفاش درست ودراومد

مشاوره یعنی بررسی تمام جوانب یه زندگی و بعد توصیه و ارائه ی راه حل
ولی خب بعضی ها مشاوره رو در ایجاد هیاهوی بیشتر در زندگی میبینن

تو این جامعه ادم مریض کم نداریم که از جدایی دو نفر خوشحال بشن.حالا می‌خواد مشاور باشه یا دوست یا حتی خانواده.

یک نفر زمانیکه به مشاور مراجعه میکنه اون رو مرجع خودش میدونه و واقعا ابراز تاسف می‌کنم برای اون مشاور بابت خط دادن اشتباهش و کشوندن یک زندگی به تباهی و نابودی که اگر دست من بود دفتر مشاورهش رو میبستم.

واژه ی سهمیه ای رو خوب گفتن چون دکتر سهمیه ای جون ادما رو میگیره و مشاور سهمیه ای روان ادم رو مسموم میکنه که دومی از اولی خطرناکتره.

باید بین خودتون مسایل مختلف رو حرف می‌زدین تا مشکلات کمتر بشه.

حرف زدن می تونست خیلی از مسائل رو به سادگی حل کنه ولی مشاوره ی اشتباه رفتن حتی یک جلسه می تونه اینکارو با ذهنیت یه نفر بکنه
يكشنبه ۱۱ تیر ۰۲ , ۲۱:۴۹ کـــوالـای خستــــــه

و این کار اصلا درست نیست البته از نظر من که خونه پدر زنتون  میرید یا هر جا سر اینکه بعدا خانمون  بکن مهریه می خوام رفتاری رو نشون بدید که اینطوریه! مثل همیشه رفتار کنید و خودتون باشید ! اینطوری فقط بیشتر خانومتون رو ناراحت می کنید و دلش میشکنه!👍

يكشنبه ۱۱ تیر ۰۲ , ۲۱:۳۶ کـــوالـای خستــــــه

سلام آقای سه نقطه ! وقتتون بخیر !

باید اول بگم که نقل قول کوچیکی از داستان زندگی تون شبیه داستان ها و رمان ها خیلی چیزایی که من دیدم می تونم شباهت بدم !

 

و اینکه باید از اول حرفم بگم که ..... خود مشاوران نیاز به مشاوره دارن پس الکی پولتون رو تو جوب نریزید و باعث دلسردی خانم و خودتون نشید ! بیشترشون قصد خراب کردن زندگی رو دارن ! و اگه واقعا عشق بیستون از اول زندگی انقدر قوی بود که این مسائل مهم نبود نباید الانم باشه که سر پول و همینطور بحث مهریه شما رو ترسونده باشه !

.... من واقعا نمیدونم از مهریه چرا مرد ها می ترسن در حالی که تنها حق زن تو این جامعه کوفتی همین یه مورده و در بقیه موارد قانون طرف مرد هاست ! من نمیگم الان مدافعه خانم تون  هستم ! چون من چکیده ای  رو خوندم که نمیدونم به چه علت اتفاق افتاده و نمی تونم حق رو به یکی بدم ! و همیشه تو دعوا ها و ناراحتی های توهین آمیز هر کدوم حتی شروع کرده باشه بازم دو طرف رو مقصر میدونم ! دعوای زن و شوهر چیز عادی ای هست ولی اینکه تا تقی به توقی بخوره برین پیش مشاوره و آخرش طلاق :| که خیلی تو این جامعه کوفتی زیاد شده دلیل مسخره ای هست و واقعا متاسف میشم ....

قطعا اگه خانمتون  شما رو دوست داشته باشه و بهش مهر بورزید مسائل مالی انقدر به چشم نمیاد و این شک و شبهه  از طرفین باعث اختلال زندگی ها معمولا میشه ! بهتره اول این شک ها و بد دلی ها رو از هم کم کنن طرفین !😁😊👍اینطوری قول میدم زندگی شیرین تر از این مسئله پول کثیف می تونه رخ بده و به طلاق نکشه! 

و همچنین خوب چون از اونجا که جامعه ماشالله  خوبی داریم انقدر تشویق های خوبی صورت میگیره می مونی چی بگی :/ به جای اینا بهتره زندگی تون رو کنید و انقدر درگیر این مشاوره هایی که خودشون دیونه هستن نرید😂

مسائل مالی برای من از اولش مهم نبود ولی برداشت اشتباه همسرم چیز دیگه ای بود
الانم نمیشه شک و دو دلی ها رو برطرف کرد چون همون اتفاقی که مشاوره گفته بود افتاده

وقتی هرکی دوکلاس سواد داشت و باسهمیه شد مشاور بهتر ازاینم نمیشه نتیجه داد که یکنفر رو بترسونی و زندگی شو از هم بپاشونی

چی بگم والا
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">