آقای سه نقطه

نظرات گرانبهای یک سه نقطه ای متفکر


number 231

امسال اولین سالی بود که سال تحویل کنار خانواده ی خودم نبودم و صد البته جزو بهترین سال تحویل های زندگیم بود، چون همسرم اولین سفره هفت سین مشترک مون رو چیده بود و خودشم اینقدر خوشگل شده بود که هر بار نگاهش میکردم، دلم غنج می رفت.
حدودا 10 دقیقه قبل از اینکه سال تحویل بشه همسرم رو کشیدم کنار و بهش گفتم من یه دروغ بهت گفتم ولی نمیخوام سال جدید رو همراه با یه دروغی که بهت گفتم شروع کنم و میخوام باهات روراست باشم و راستشو بهش گفتم.
سال که تحویل شد قرآن رو باز کردم و چند آیه ازش خوندم و بعدش به خدا گفتم: اگر قرار بود یه روزی از هم جدا باشیم، روزی باشه که من نباشم، چون من تحمل نبودنش رو ندارم. راستش یه جورایی کسی راه و رسم زندگی مشترک رو یادم نداده بود و نگاه من به زندگی و عاشقی یکمی متفاوت تر بود انگار

قصه زندگی ادمها واقعا پیچیده و دردناکه

پست های وبلاگت رو خوندم و به زندگی پراز عشقی که داشتی غبطه خوردم و حیف که انتهای مسیر خوبی نداشتین

متاسفانه اتفاقات ما رو سوق داد این سمتی
يكشنبه ۱۱ تیر ۰۲ , ۲۳:۳۶ هیئت حسینی خور

ان شاءالله به برکت قرآن خوانی سال تحویل خداوند گره از مشکلاتتون باز کنه

ان شالله
تا گره گشایی چی باشه نتیجه ش

این رابطه حتی اگه خدای نکرده به سرانجام نرسه حداقلش اینه که پیش خودت بتونی بگی من مهایت تلاشم رو کردم ولی نشد

به هر حال تلاش کردن هم در صورتی بدونی ته این قضیه چیه، فایده ای هم نداره آخه

کاش کمی در مورد سن شغل و مدت زمان زندگی مشترک تون اولش توضیح میدادید چرا که همه ی این ها در روابط تاثیر گذار است. فردی که سواد آنچنانی ندارد و زیر 20v سال ازدواج کرده و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کند با کسی که تحصیلات دانشگاهی دارد و سن و سالی ازش گذشته و شغل و درآمدی دارد یکسان نیستند و جنس مشکلات و مسائل شان فرق دارد

با تجربه ی یک ازدواج ناموفق داشتن بهتون توصیه میکنم شدیدا پیگری کنید تا را بطه تون به جدایی منجر نشه چون دنیای بعد از جدایی به شدت غم انگیز و تاریک و ترسناک هست.وقتی ازدواج میکنی برای خودت روزهایی رو تصور میکنی که در کنار همدیگه اید و با بچه ها دلخوشید و برای پیشرفت تو زندگی تلاش میکنید و گاهی خسته شدید و خیلی اوقات شاد و برای خونه تون وسایل مستهلک رو تعویض میکنید و هزاران کار دیگر.

اما با جدایی وارد دنیایی میشید که تا سالها زیر نگاه سنگین دیگران و پچ پچ هاشون زندگی میکنید و شهره ی خاص و عام خواهید شد و هرازگاهق از شما سراغ معشوقه تان را میگیرند و این مثل یک سم به شما تزریق میشه و اینده ی زندگی هم به شدت تحت الشعاع قرار می گیرد.کسیکه ازدواج میکند طرف مقابلش را تا حدودی شناخته پس نمیتواند بگوید زندگیم جهنم است که اگر حتی جهنمم بود باید ان را به بهشت بدل کرد.

 

به هر حال همیشه نمیشه یک طرف تلاش کنه جهت برقراری رابطه و همون تلاش رو طرف دیگه انجام بده برای نشدن
این دقیقا نمود عشق یک طرفه ست.

چقدر با خوندن این متن حس خوب گرفتم

امیدوارم جیبتون پر از پول باشه و لبخند هیچوقت از صورت هاتون محو نشه 

البته باید اعتراف کنم که یکمم حسودیم شد :)

ان شالله
همین زندگی که یکمی حسودی تون شد رسیده به آخرش خودش متاسفانه
جمعه ۹ تیر ۰۲ , ۰۰:۱۵ زندگی ‌‌‌‌

سلام

به نظرم معیار اینکه باید واسه یه رابطه تلاش کرد، اینه که چقدر کنارش امنیت داشتی. (البته آدم امن هم ملاک‌هایی داره که باید طرف مقابلمون اونا رو داشته باشه. نه اینکه برای بخش ناخودآگاه و آسیب دیده‌مون امن باشه) اگه اینه که خوبه که واسش نهایت تلاشتونو میکنید.

در مورد خودکاوی‌های روزانه هم که نوشتید، به نظرم خیلی عالیه که آدم بررسی کنه و ببینه چی شد که همچین شد. اما گاهی آدم واقعا نمیفهمه. بهتره از یکی دیگه هم کمک گرفت. به نظرم اینجوری میتونیم بگیم که دیگه نهایت تلاشمونو کردیم. مثلا من خودم تو رابطه قبلی تا همین چند وقت پیش فکر میکردم نهایت تلاشمو کردم برای نگه داشتن اون آدم. اما بعد فهمیدم نه اتفاقا یه جاهایی خودم فکر میکردم رفتارم درسته، اما واقعا نبوده. اینو خود اون آدمی که باهاش تو رابطه‌ای میتونه بگه. البته گاهی هم اون آدم تمام سعیش اینه که فقط تو رو مقصر جلوه بده. پس چه بهتر که یه فرد سوم و بی‌طرف همراهت باشه و کمکت کنه. 

امیدوارم اگر رابطه‌تون سالمه هر چه زودتر مشکلات حل بشه و اگر حس‌های بدی که طرف بهت میده بیشتر از چیزیه که واقعا لایقشی، بتونین تصمیم بهتری بگیرین.

راستش یه رابطه وقتی برقرار میشه باید دوست داشتن طرف مقابل همراه باشه با پذیرش عیب و نقص هاش 
تلاشم بر این بوده روی توسعه ی فردیم کار کنم، مطالعه داشته باشم تا حداقل عیب یابی بشه اتفاقات ناخوشایندی که افتاده 
ایشون تصمیم شون رو گرفتن و منم به تصمیم ش احترام میزارم 

مدت کوتاهی هست مطالب وبلاگتون رو میخونم ولی در جریان جزئیات اتفاقات بین تون نیستم اما میخوام اینو بگم که با خوندن مطالب وبلاگتون متوجه شدم علاقه ی شما به همسرتون خیلی زیاد هست ولی حدس میزنم این علاقه دو طرفه نباشه و ایشون میل و کششی نسبت به شما نداشته باشن چون نهایت دعواههی زن و شوهری یک هفته ست بقیه ش سردی و جدایی هست 

از اولش هم یک طرفه بود 

نمیدونم چی باید بگم ولی خب دعا میکنم بتونید دوباره کنار هم قرار بگیرید و زندگی رو از نو بسازید.

سپاسگزارم

سلام عیدتون مبارک 

ان شاالله  که خدا یه عیدی خوب بهتون بده و با خانومتون آشتی کنید و برگردید سرخونه و زندگیتون .

سلام 
ان شالله که عیدی های دیگه ای 

همین که سال تحویل کنار خانواده ی خودت نبودی مشخصه دلت پیش زن و زندگیت بوده.

هم شیرین بانو و هم بهار نارنج درست میگن هر دوشون

زندگی دو نفره در عین حال که نیاز به اتفاقات شیرین بداهه داره نیاز به یادگرفتن و نگهداری و صبر و گذشت داره تا اون اتفاقات شیرین برای همیشه ماندگار بشه.باید گاهی به گاهی از مشورت های یک مشاور زبده استفاده کرد تا راه و روش زندگی دو نفره رو یاد گرفت. 

من همیشه پایبند به زن و زندگیم بودم 
در رابطه با مشاوره هم خانمم مشاورهای خیلی خوب و کاربلدی رو تو خونه شون داره خداروشکر 
پنجشنبه ۸ تیر ۰۲ , ۱۷:۴۰ پلڪــــ شیشـہ اے

ان شاالله خدا دوباره دستاتون رو توی دستای هم بذاره.

خدا کمکتون کنه

زمان دوری همین خاطره هاست که شیرینی شون سوزانه.

به هر حال زندگی تلخ و شیرینی زیادی داره 
همین تلخی و شیرینی هاست که یه زندگی رو میسازه 

سلام

ببینید زندگی مشترک یه جوریه که باید مثل رانندگی آدم مسلط با ماشین و جاده باشی. یا قطار زندگی و ریل روزگار .

اگه زندگی رو شروع کردی دیگه نباید خدشه بندازی توی زندگی . همسرت به تو اعتماد کرده. نباید اعتمادش رو خدشه دار کنی .

لازم نیست دروغ های گذشته رو هم راستشو بگید. 

مگر اینکه نگفتن راستش ، ضربه ای به زندگیت بزنه.‌

وگرنه لازم نیست. 

سلام، من از در راستی و اعتماد در اون قضیه وارد شدم و میخواستم یکرنگ باشم 

برعکس شیرین بانو من معتقدم اتفاقا زن گی مشتریک خیلی هم یادگرفتن و دقت میخواد و مراقبت

موافقم 
باید بلد باشی 

زندگی با دروغ پیش نمیره و چقدر رابطه تون نزدیک بوده به هم

دیگه با راست گفتن هم پیش نرفت 

زندگی مشترک راه و رسم مشخص نداره که!!!!!!

همین بداهه ها راه و رسم زندگی هست :)-

احتمالا ترکیبی باشه از کارهای یهویی همراه با یاد داشتن زندگی مشترک

میدونی تعریف کردن این چیزا حق الناسههههه ، تو داری رویای مارو زندگی میکنی.. 

رویایی که از بین رفته؟ 

اونجایی که سال جدید رو با دروغ شروع نکردی نقطه اوج علاقه بود

گاهی اوقات پیش میاد

یه چای بذار با هم غصه بخوریم

چشم 
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">