دوشنبه ۵ تیر ۰۲
عشق و خشم های فروخورده
در این مدت تقریبا یه ماهه به خودم قول دادم هر شب حدودا 2 ساعت یه گوشه خلوت کنم و فکر کنم، نه دقیقا به خاطر اینکه مشکلم رو بتونم حل کنم، به خاطر اینکه روی توسعه ی فردی خودم کار کنم و ببینم واقعا گره ی این همه مشکل که مثل یه دُمَل هر بار یه جاش سر باز میکنه چیه؟
اول از همه اینکه وقتی یه نفر رو بیشتر از خودت دوست داری باعث میشه رفتارهایی که باب میلت نیست خیلی اثرات بدی روت بزاره و از درون بهم بریزتت ولی به دلیل علاقه ی زیادی که به طرف مقابل داری سکوت میکنی، گاهی تاییدش میکنی و خیلی اوقات هم خودخوری.
همین میشه که بعد از یه مدت تمام این خشم های فروخورده مثل یک انبار باروت منتظر یه جرقه ست.
حالا چطور میشه از این شلم شورباهایی که پیش میاد جلوگیری کرد؟
به نظرم تخلیه ی کم کم این احساس نارضایتی ها میتونه کمک کننده باشه و البته درک متقابل نسبت به هم که همین اتفاق هم احتمالا داره برای طرف مقابلت میافته و بهتره هر دو کمی نظرات، عقاید، احساسات و هیجانات مون رو تعدیل کنیم.
" این روزا دقیقا حس کسی رو دارم که تو فرودگاه منتظر قطار نشسته "