آقای سه نقطه

نظرات گرانبهای یک سه نقطه ای متفکر


number 216

خب خداروشکر تونستیم خانوادگی کرونا رو شکست بدیم

در این مدت تجربه های خاصی داشتیم که گفتن ش به نظرم خالی از لطف نیست.

شروع علائم با تب شدید و مداوم بود، بقیه ی اعضای خانواده تب نداشتند و فقط سرفه و بیحالی شدید و در ادامه درگیری ریه داشتند.
من تقریبا 8 روز بعد از اینکه واکسن تزریق کردم علائمم شروع شد و یک نفر دیگه از اعضای خانواده که جدا زندگی می کردند هم دقیقا بعد از گذشت این مدت زمان دچار بیماری شد اما خیلی های دیگه رو میشناسم که بعد از تزریق واکسن مبتلا نشدند.
من به شخصه بعد از اینکه نتیجه ی تست مثبت شد دو بار به دکتر مراجعه کردم و یکبار همون نسخه ی پست قبلی بود و یکبار هم وقتی سرفه هام زیاد شده بود، اما خانواده م به دلیل ترس و اضطرابی که داشتند چندین بار مراجعه کردند.
یکی از دکترها که خیلی ادعا دارن فقط دارو به خانواده م تحمیل کرد که تمامی داروهاش آزاد بودن و هزینه ی خیلی زیاد از 500 هزار تومن تا 900 تومن رو بهمون تحمیل کرد که البته الان 90% ش هم استفاده نشده توی خونه ست.
مادرم درگیری ریه ش بیشتر شد و بعد از سی تی اسکن دکتر پیشنهاد کرد بستری بشه اما به دلیل وخامت حال مریض های بستری شده مخالفت کردیم و فقط نسخه نوشت که رمدسیویر و دگزامتازون هر روز به مدت 5 روز تزریق بشه.
بعدش حال من و بقیه ی اعضای خانواده هم بد شد که همه مون همین نسخه رو دریافت کردیم که من و پدرم سه روز فقط تزریق کردیم ولی مادرم هر 5 دوز رو دریافت کرد.
رمدسیویر مثل آب روی آتیش بود و علائم تا حد زیادی کاهش داد ولی یکسری عوارض داشت. مثلا برای من و پدرم یبوست شدید و برای مادرم سرگیجه های شدید رو به ارمغان آورد.
مادرم به دلیل اینکه سرگیجه هاش شدید شده بود در بیمارستان بستری کردیم و اونجا هم دکتر گفت چون سرم زیاد زدی پتاسیم بدنت کم شده و باید گوجه و موز بخوری و بعد از چند روزی که در منزل بود و قرص بتاهیستین هم مصرف میکرد سرگیجه ها باهاش بودن که بعدش یکی از فامیل ها که پرستار هستن یه آمپول خاصی ( فکر کنم اسکازین بود ) رو تزریق کردن که به کل سرگیجه ها تموم شد.
در این مدت تغذیه خیلی تاثیر داشت. مثلا یه آبمیوه هایی هست به اسم مجتبی که ما در این مدت تقریبا 15 روزه حدود 50- 60 تا بطری 1 لیتری ش رو مصرف کردیم. سوپ جو و مرغ خیلی خیلی تاثیر داشت و تقریبا هر شب خونه مون سوپ داشتیم ( گاهی فامیل درست میکردن و برامون میاوردن ). سبزی تازه رو فراموش نکنید و اگر در توان تون بود جگر بخرید و کبابی بخورید چون ما هر بار که جگر میخوردیم دقیقا حس می کردیم که حالمون داره بهتر میشه.
میوه رو هم حتما در برنامه تون باشه، ما دو بار هویج خوردیم ( که حس میکنم تاثیری نداشت ) و چند باری هم شیرموز خوردیم ( که حس میکنم تاثیر داشت )

من خیلی به کرونا اعتقاد نداشتم و تصورم روی سرماخوردگی بود ولی واقعا سخت هست و دعا میکنم هیچ کسی درگیرش نشه.

اگر موردی بود که فراموش کرده بودم خوشحال میشم بگید :)

کرونا عزیزترین کس زندگیم رو ازم گرفت خوشحال شدم که تونستید شکستش بدید

امیدوارم حالتون سریع تر همه بهتر بشه.

 

سلام، خداروشکر دیگه کامل خوب شدم :)
شنبه ۲۰ شهریور ۰۰ , ۱۱:۵۳ دچارِ فیش‌نگار

من وقتی سالمم هم کباب جگر که میخورم حس میکنم حالم بهتر میشه :)

:دی
دقیقا همینطوره
این جگر چی داره که اینطوری خفته رو بیدار میکنه اخه

ممنون که تجربیاتتون رو نوشتید :)

دقیقا تو خونه ما هم مادرم شدیدترین علائم رو داره.

وای از این دکترهای قرارداد دار با داروخانه ها. متخصص عفونی تو این وضعیت که مردم با نگرانی شدید میرن مطبش، تاکید و اصرار داشت که از فلان داروخانه کنار مطبش دارو بگیری! جالبه که دارو هم اصلا چیز خاصی نبود که بگم میخواست بیمار سرگردون نشه! همه داروخانه ها داشتن. از اونجایی که من رو این چیزها حساسم، همین که گفت از فلان جا برو بگیر، رفتم از جای دیگه گرفتم اما بقیه مریض ها با تصور اینکه فقط اون داروخانه داره، میرفتن اونجا!

متاسفانه کار و کاسبی بعضی ها در این دوره خیلی گرفت

ان شاالله سلامت باشید

ممنونم، شما هم همینطور

خدا سلامتی بده

سلامت باشید
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">